مدیریت موثر یا منتظر؟ (بخش دوم)

Rate this item
(12 votes)

آیا داشتن انگیزه، تجربه و اطلاعات فنی، برای شروع یک کسب و کار کافیست؟

اکثر افرادی که امروز صاحب یک کسب و کار هستند، در یک مقطع زمانی برای دیگران کار کرده اند. انسان ذاتا موجودی استقلال طلب و خواهان آزادی عمل است. به همین دلیل کار کردن برای دیگران تا زمانی جذاب و هیجان انگیز است که چیزی برای یاد گرفتن و کنجکاوی وجود داشته باشد. به همین دلیل کارمندان  بلافاصله  بعد از کسب مهارت های فنی؛ به استقلال شغلی و راه اندازی کسب و کار شخصی خود فکر می کنند.

 فارغ از این که جسارت و قدرت ریسک پذیری در فردی وجود داشته باشد یا نه؛ عموما حس استقلال در ذهن افراد شکل می گیرد. خصوصا اگر ارتباط عاطفی و دوستانه ای در محیط کار وجود نداشته نباشد؛ میزان ریزش و از دست دادن افراد متخصص، به نسبت بالاتر می رود.

 

میل به استقلال شغلی

اگر شما هم چنین تجربه ای داشته اید حتما به خاطر دارید که آن روزها چه غوغا و اشتیاقی در درونتان موج می زد و همین انرژی فوق العاده باعث شد حرکت کنید و کسب و کار شخصی تان را راه اندازی کنید.

نکته مهمی که در این بخش قصد بررسی آن را دارم دقیقا از همین نقطه شروع می شود. یک فرد با انگیزه، با تجربه فنی بالا و کوهی از دانش و تجربه، مکانی را اجاره کرده و با خوشحالی زیاد این اتفاق بزرگ را جشن می گیرد. اما سوال اینجاست: آیا داشتن انگیزه، تجربه و اطلاعات فنی، برای شروع یک کسب و کار کافیست؟

پاسخ خیر است. زیرا فردی که از وضعیت کارمندی به وضعیت کارفرمایی ارتقاء پیدا می کند نیاز به دانستن دانش و مهارت های مختلفی است که نبود هر کدام می تواند قطار آرزوهایش را به سوی پرتگاه نابودی هدایت کند. به همین سادگی و  به همین خطرناکی.

حتما شما هم افراد بسیاری را دیده اید که در کسب و کار شخصی خود، علی رغم داشتن انگیزه های بالا و اطلاعات فنی کافی، سرنوشتی جز شکست و ناکامی نداشته اند. آمار جالبی از کشور انگستان نشان می دهد که از هر 100 کسب و کاری که راه اندازی می شوند بعد از گذشت 10 سال فقط 4 تای آنها باقی مانده اند. و این یک هشدار کاملا جدی است.

 

داستان از اینجا شروع می شود

نکته اینجاست که همه کارمندان بعد از ورود به دنیای کارفرمایی؛ چندین نقش جدید پیدا می کنند که اغلب تا پیش از شروع کار، حتی به آن نقش ها فکر هم نکرده بودند. به عنوان مثال:

• چطور یک کارمند خوب استخدام کنم؟ اصلا کارمند خوب هست؟

• چطور به کارمندی که استخدام می کنم انگیزه بدهم که مرا ترک نکند؟

• اگر کارمند نامناسبی استخدام کردم چطور اخراجش کنم؟

• قانون چقدر از من حمایت می کند؟

• من به عنوان مدیر با کارمندانم در چه حد ارتباط داشته باشم؟ خشک و رسمی یا صمیمی و دوستانه؟

• چطور شغلم را به مردم معرفی کنم؟ چرا مشتری هایم کم است؟

• چرا از صبح تا شب کار می کنم اما درآمدم دلچسب نیست؟

• هر چه درامد دارم صرف هزینه ها می شود. چرا برای خودم چیزی نمی ماند؟

• چرا مردم جنس بی کیفیت رقیبم را می خرند؟

• چرا تبلیغاتم جواب نمی دهد؟ و فروشم رشد نمی کند

نبود مهارتهایی کلیدی، هزاران سوال بی پاسخ و هجوم استرس های دیوانه کننده که به مرور باعث افت انگیزه و مشکلات روحی و جسمی برای فرد خواهد شد. بعد از مدتی آن فرد با انگیزه در باتلاقی که خودش ساخته فرو می رود. همه اینها یک دلیل کلی دارد و آن عدم آگاهی به علم مدیریت در یک کسب و کار است. مدیریت به واقع یک علم بزرگ و سرنوشت ساز است.

 

آینده شغلی خود را تضمین کنید

کسب مهارتهای لازم در زمینه مدیریت و آشنایی با علوم وابسته به آن در بازار پر ترافیک و پر رقابت امروز تضمین کننده آینده هر کسب و کاریست. پیشگیری از آسیب هایی  که در این مبحث به آنها اشاره شد، برای هر شغلی نقش حیاتی دارد. شاید خیلی ها به دلیل عدم آگاهی به نقش علم در موفقیت کسب و کارها اعتقادی نداشته باشند اما به عقیده من آشنایی با اصول مدیریت، مهم ترین سرمایه گذاری برای مدیرانی که به شکل سنتی وارد بازار کار شده اند محسوب می شود.

امیدوارم از این مطلب استفاده لازم را برده باشید. لطفا با توجه به مطالب این بخش بررسی کنید و ببینید آیا با چنین مشکلاتی دست به گریبان بوده یا هستید؟ در صورتی که نیاز به مشورت در این زمینه داشتید، در بخش خدمات سایت و گزینه مشاوره فرم مریوطه را تکمیل بفرمایید. کارشناسان ما در اولین فرصت با شما تماس خواهند گرفت.

 

شاد و تندرست و موفق باشید

مهدی معمارنژاد

Read 931 times